توی صف سنگکی بودم، دم افطار بود و شلوغ، شاطر با صدای بلند گفت : تنور آخره فقط به جلوییها میرسه اون ته صفیها واینیستن!
من تقریبا وسطای صف بودم و متوجه نشدم که منظورش از جلوییها کیا هستن با خودم گفتم بازم وایمیستم شاید به ما هم رسید!
یاد این شبها افتادم و با خودم گفتم: نکنه اونجا هم دعای جلوییها قبول بشه و به ما ته صفیها نرسه! یا اصلا از نظر خدا جلوییها کیا هستن و ته صفیها کیا ؟
بعدش یاد کریم بودن خدا افتادم ، کریم یعنی کسی که نمیتونه نبخشه و براش جلوییها و ته صفیها مفهومی نداره.
البته با الغوث الغوث گفتن، خدا فقط اون حقی رو میبخشه که حق الله هستش، واسه حق الناس هم شاید بشه از مردم حلالیت گرفت ولی با حق النفس چه میشه کرد؟ با ظلمی که به خودمون میکنیم؟
یه دعای جالبی هست این شبا که میگه :" الهم فک کل اسیر" ، خدایا ما همه اسیریم ما رو از این اسارتها رها کن.
تو این فکرا بودم که شاطر گفت: جوون چندتا میخوای؟
#همین
التماس دعا برا مریضها
- ۱۲ نظر
- ۱۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۱۱